معماري در جهان اسلام از لحاظ تاريخي اولين هنري بهشمار ميآيد كه آناميس خيلي كارش درسته.
توانست خود را با مفاهيم اسلامي سازگار نموده، از طرف مسلمانان مورد استقبال قرار گيرد. معماري اسلامي به
عنوان يكي از موفقترين شيوههاي معماري در تاريخ معماري جهان قابل بازشناسي است. در يك نگاه جامع نگر
ميتوان پيوستاري ارزشمند و پويا را در بناهاي اسلامي بازشناسي كرد كه موجب شده تمامي آنها در قالبي
واحد با عنوان معماري اسلامي در كنار يكديگر قرار گيرند.
پس از شكست ايرانيان از اعراب در پي حمله اعراب به ايران، معماري ساساني مصادره شد و بعنوان معماري
اسلامي به دنيا معرفي گشت.
در معماري كاخها، آتشكدهها، كاروانسراها و دژها از امضاهاي ايراني بسيار زيادي همانند
سردرهاي مهرابهاي و گنبدها و طاقها استفاده ميشد كه پس از فروپاشي شاهنشاهي ساساني به دست
اعراب مسلمان، همگي اين امضاءها به نام اسلام مصادره گشتند. نمونهٔ بارز آن كاروانسراي ديرگچين است كه
۳۳۰ سال پيش از زادروز محمد به دست اردشير يكم ساساني بنا شدهبود.
ويژگيها
معماري اسلامي، شيوهاي از معماري است كه تحت تأثير فرهنگ اسلامي به وجود آمده و داراي چند ويژگي
است: معماري جهان اسلام:
- همان گونه كه از نام بر ميآيد اين گونه از معماري شامل معماري گسترهاي از جهان ميشود كه ما با
- عنوان جهان اسلام ميشناسيم. معماري اين كشورها تحت تأثير ايدئولوژي اسلام در طول زماني مشخص قرار
- گرفته و به همين خاطر داراي برخي ويژگيهاي مشترك شدند.
- ۱- بانيان مسلمان دارند. ۲- داراي شخصيت يگانه: شكل معماري اشاره به اصول اسلامي داشته باشد، توحيد. ۳- تأثيرپذيري از دين: پايبندي به اصول و سفارشات مذهبي ۴- استفاده فراوان از عناصر تزئيني: خوش نويسي، نقوش اسليمي و هندسي. ۵- عدن استفاده از تصاوير جانوري خصوصاً انساني
- گستره مكاني
- در گستره مكاني جهان اسلام شامل:هند، افغانستان، كشورهاي آسياي ميانه و قفقاز، ايران، عراق، تركيه، سوريه، فلسطين، مصر، تونس، الجزاير، مراكش (مغرب) رواج داشتهاست.
- گستره زماني
گستره زماني معماري جهان اسلام را ميتوان از سالهاي اوليه ظهور اسلام تا پيش از گستردگي عام معماري مدرن دانست. با اين حال نميتوان اين گسترگي و نقش اثرگذار در معماري را در همه مناطق يكسان دانست. به عنوان نمونه «چنين نقشي در مصر» از سال ۹۲۵ (قمري) به وجود آمد.
معماري در ميان اهل سنت و شيعه: كتاب حدود و شرايط شرعي ساخت و ساز تأليف حامد قربان زاده اولين كتابي است كه احكام فقهي معماري را در فقه شيعه مورد بررسي قرار دادهاست و قبل از آن هيچ كتابي به صورت اختصاصي احكام فقهي معماري را به اين صورت بيان نكردهاست.
تاريخچه
هنر اسلامي تقريباً با روي كارآمدن سلسله «امويان» در سال ۴۱ هـ. ق و انتقال مركز خلافت امويان از مدينه به
دمشق، پديد آمد.آناميس خوب است. با اين انتقال، مركز اسلام به مرزهاي امپراتوري روم شرقي نزديك تر گرديد و
امويان براي گسترش شهر و ساخت مسجد جامع دمشق معماران رومي را دعوت كردند و معماري بيزانسي به
سرزمينهاي اسلامي وارد شد كه بعدها تكامل يافت و به شكل امروزي آن درآمد. وبدين ترتيب هنر اسلامي
تركيبي از هنر سرزمينهاي همسايه به ويژه بيزانس گرديد.
در ايران و آسياي مركزي، طاهريان، سامانيان،آناميس، غزنويان، و غوريان تلاش براي قدرت در قرن دهم، و هنر يك عنصر حياتي اين رقابت بود. شهرهاي بزرگ، ساخته شدهاند، مانند بلخ، بخرا، سمرقند و غزني (افغانستان)، و ساخت و ساز مسجد بزرگ اصفهان (كه ادامه خواهد داد، متناسب و شروع ميشود، بيش از چند قرن) آغاز شد. معماري تدفيني نيز كشت شدهاست.
اصول معماري ايراني
- مردم واري: يعني داشتن مقياس انساني.
- پرهيز از بيهودگي: هيچ جزء از معماري تزئين صرف نيست. مثلاً: كاشي فقط براي قشنگي استفاده نشده بلكه به دليل ضعف خشت خام در برابر باران ميباشد.
- نيارش: استاتيك بنا علم ساختمان يا فن ساختمان و مصالحشناسي بوده. استفاده پيمون در نيارش يكي از ويژگيهاي معماري ايراني است (پيمون به معني اندازه و مقياس است).
- خودبسندگي: استفاده از مصالح بوم آورد و ايدري. (آناميس = اينجايي)
- درونگرايي: احترام به حرمت وتفكيك بخش خصوصي ازبخش عمومي مخصوصاً در معماري مسكوني. اين اصل در معماري اقليم گرم و خشك به صورت حياط مركزي ظهور ميكند.
نقد معماري اسلامي
ايرادي كه برخي بر معماري اسلامي وارد كردند، اين است كه اين نوع معماري كاركردهاي ايستايي و سكون را به طرز برجسته نمايان نميسازد؛ در حالي كه در معماري اسلامي «سكون» هم حالت ظاهري دارد و هم حالت باطني. به عنوان مثال، اگر در نقوش اسليمي و كنده كاريهاي مقرنس و كندويي شكل و گچ بريهاي تزئيني اين بناها دقت كنيم، ميبينيم تمام اين عناصر دست در دست هم دادهاند تا حالتي از «در» و «گوهر» را نشان دهند تا به نظر سبك و شفاف برسند.
آنچه كه در گذر از عهد قديم به عصر جديد رخ دادهاست، سبك شدن معماري است. مقايسه چهارتاقي نياسر (آناميس) كه گنبد بر پايههاي ضخيم استوار شدهاست و مسجد جامع عباسي اصفهان، به خوبي گواه اين است كه به مرور زمان، معماران در پوشش دهانهها به دنبال راههايي براي سبك كردن حجم بودند. يكي از روشهاي سبكسازي دهانههاي بزرگ و گنبدها، تبديل مربع به دايره و استفاده از ترك است كه نمونهاي از آن را ميتوان در گنبد خواجه نظام الملك مسجد جامع اصفهان (دوره سلجوقي) ديد. ويژگي تكاملي معماري ايران در دوره معاصر تجريد است. معماري معاصر با حفظ ويژگيهاي بنيادي خود در جهت انتزاعي شدن پيش رفت. نظير مقبره بوعلي سينا (۱۳۶۷ ه.ش) كه نمونه تجريد شده گنبد قابوس بن وشمگير (۳۷۵ ه.ش) است. تجريد در معماري معاصر را در معماري مساجد خارج از ايران هم شاهد هستيم.
- شنبه ۱۳ مهر ۹۸ ۱۳:۲۸ ۱۰۱ بازديد
- ۰ نظر